بازتعریف مفهوم شناخت و کارکردهای آن با رویکرد سایبرنتیکی
پذیرفته شده برای ارائه شفاهی ، صفحه 815-826 (12) اصل مقاله (981 K)
نویسندگان
مدرس دانشگاه تهران و پژوهشگر ارشد آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران
چکیده
مفهوم شناخت، مفهومی است که بهواسطهی فراگیری و همهگستری اطلاعات، در چند سال اخیر به یکی از پرکاربردترین مفاهیم در ادبیات علمی، نظامی، سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است؛ خصوصاً از منظر بسترسازی نوع جدیدی از منازعات که به منازعات شناختی (با تعبیر عامیانهی جنگ شناختی) شهرت یافته است.
در این بین، آسیب جدی و اثرگذاری که رخ داده است، پرداختن به حوزهی منازعات شناختی بدون توجه به خودِ مفهوم شناخت، سپس دانش شناختی و نهایتاً قدرت برآمده از دانش شناختی است (قدرت شناختی).
این خلأ مهم باعث شده است به دلیل عدم توجه به مبانی پایهی مفهومی و نظری، از سویی در حوزههای مذکور به سمت تأثیرپذیری از جریان فکری غرب سوق یابیم و از سوی دیگر، دچار اختلافات متعدد در تعریف منازعات شناختی بشویم. همچنین خلأ مذکور باعث شده است تا نسبتشناسی میان دانش شناختی و دانش کنترلکنندهی جریان اطلاعات (دانش سایبرنتیک) که عملاً بسترساز و گسترانندهی مفهوم شناخت است، مغفول واقع شود.
برای رفع خلأ مذکور، ابتدا مبناشناسی مفهوم شناخت بر اساس عنصر اطلاعات انجام شد و نسبتیابی آن با دانش سایبرنتیک به سرانجام رسید، بهگونهای که مشخص شد دانش شناختی در پاسخ به دو پرسش اساسی سایبرنتیک برای کنترل پدیدههای مُدرک از طریق جریان اطلاعات کاربرد یافته است. سپس طی چهار گام، تعاریف کارکردی برای مفهوم شناخت، دانش شناختی، قدرت شناختی و نهایتاً منازعات شناختی ارائه گردید بهطوری که جامع، راهبردی و قابل استفاده در اقدامات عملی باشند.
در این بین، آسیب جدی و اثرگذاری که رخ داده است، پرداختن به حوزهی منازعات شناختی بدون توجه به خودِ مفهوم شناخت، سپس دانش شناختی و نهایتاً قدرت برآمده از دانش شناختی است (قدرت شناختی).
این خلأ مهم باعث شده است به دلیل عدم توجه به مبانی پایهی مفهومی و نظری، از سویی در حوزههای مذکور به سمت تأثیرپذیری از جریان فکری غرب سوق یابیم و از سوی دیگر، دچار اختلافات متعدد در تعریف منازعات شناختی بشویم. همچنین خلأ مذکور باعث شده است تا نسبتشناسی میان دانش شناختی و دانش کنترلکنندهی جریان اطلاعات (دانش سایبرنتیک) که عملاً بسترساز و گسترانندهی مفهوم شناخت است، مغفول واقع شود.
برای رفع خلأ مذکور، ابتدا مبناشناسی مفهوم شناخت بر اساس عنصر اطلاعات انجام شد و نسبتیابی آن با دانش سایبرنتیک به سرانجام رسید، بهگونهای که مشخص شد دانش شناختی در پاسخ به دو پرسش اساسی سایبرنتیک برای کنترل پدیدههای مُدرک از طریق جریان اطلاعات کاربرد یافته است. سپس طی چهار گام، تعاریف کارکردی برای مفهوم شناخت، دانش شناختی، قدرت شناختی و نهایتاً منازعات شناختی ارائه گردید بهطوری که جامع، راهبردی و قابل استفاده در اقدامات عملی باشند.
کلیدواژه ها